کمپین i'm lovin' it؛ احیای مکدونالدز با شعاری ماندگار
سال 2003 دوران اوج کاهش فروش و ضعف تصویر برند مکدونالدز بود؛ اما این برند توانست با برگزاری یکی از موفقترین و ماندگارترین کمپینهای تبلیغاتی جهان و شعار ساده اما قدرتمند «i’m lovin’ it» به مسیر رشد و احیای ارتباط عاطفی با مشتریان بازگردد. کمپین i’m lovin’ it مکدونالدز در میان کمپینهای تبلیغاتی موفق و ماندگار تاریخ بازاریابی جایگاه ویژهای دارد. در این مطلب توضیح خواهیم داد که مکدونالدز چگونه توانست با ایجاد تغییرات بنیادین، از روزگار بحرانی خود عبور کند و نام خود را دوباره در بازار سر زبانها بیندازد.
چرا کمپین «I’m lovin’ it» شکل گرفت؟
در سالهای ابتدایی دهه ۲۰۰۰، مکدونالدز با بحرانهایی جدی مواجه شد. برند برای اولین بار گزارشهایی از زیان فصلی داد و قیمت سهام شرکت از حدود 40 دلار به کمتر از 15 دلار سقوط کرد. این روند نزولی به حدی بود که مجله Fortune راجعبه آن روی جلد خود نوشت: «درخشش طاقهای طلایی مکدونالدز رو به افول است».
مکدونالدز دریافته بود که قرار نیست نسل جوان را بهعنوان مشتریان آینده برند در اختیار داشته باشد و رویکردهای بازاریابی فعلی ارتباط سابق را با مخاطبان برقرار نمیکند. در چنین شرایطی، مدیریت جدید مکدونالدز تصمیم گرفت تحولی اساسی در بازاریابی مجموعه ایجاد کند.
قدم اول برگزاری یک مناقصه بزرگ بهمنظور طراحی یک «کمپین جهانی یکپارچه با محوریت موسیقی و طراحی شعار تازهای برای برند» میان 14 آژانس تبلیغاتی بینالمللی بود. این نخستینبار بود که مکدونالدز تصمیم به اجرای یک کمپین واحد برای تمام کشورها گرفته بود؛ اقدامی جسورانه که نشان میداد برند آماده است تا با پیادهسازی تصمیمات بنیادین ورق را بهنفع خود برگرداند.
نجات مک دونالدز با شعار 3 کلمهای برنده مناقصه
برنده رقابت میان آژانسها شرکت کوچکی از حومه شهر مونیخ آلمان به نام «Heye & Partner» بود. ایدهای که آژانس پیشنهاد داد، شعار کوتاه «Ich liebe es» (به معنی «من آن را دوست دارم» در آلمانی) بود. این عبارت ساده و مثبت، نظر مدیران مکدونالدز را جلب کرد؛ چراکه دقیقا بر احساس رضایت و لذت مشتری تاکید داشت، نه ویژگی محصول یا قیمت.
مکدونالدز تصمیم گرفت این شعار را به زبان انگلیسی ترجمه کرده و کمپین I'm Lovin' It را توسعه دهد و اینچنین بود که شعار معروف «من عاشقشم» به جهان معرفی شد. شعاری که از همان ابتدا قرار بود بیانگر نگرش جدید برند باشد؛ نگرشی که در آن پیام بهجای فقط محصولمحور بودن، احساسات مثبت مخاطب را مرکز توجه قرار میداد. اما گامهای بعدی مکدونالدز برای توسعه کمپین i'm Lovin' it چه بود؟
1. کمپین به یک جینگل یا ملودی جذاب نیاز داشت
گام بعدی پس از انتخاب شعار کلامی، ساخت یک ملودی یا جینگِل کوتاه و بهیادماندنی بود که بتواند پیام «I'm Lovin' It» را در ذهنها حک کند. مکدونالدز در این راستا با یک شرکت تولید موسیقی به نام «مونا دیویس» (Mona Davis) همکاری کرد.
دو آهنگساز این شرکت، تام باتوی (Tom Batoy) و فرانکو تورتورا (Franco Tortora) مسئول ساختن ملودی کمپین شدند. آنها شبانهروز روی ایدههای مختلف کار کردند تا اینکه نیمههای شب، یکی از خوانندگان استودیو بهصورت ناخودآگاه ملودی «با دا با با باا» را زمزمه کرد؛ پنج نت ساده که پایان عبارت «I'm Lovin' It» را خوشآهنگ میکرد و در عین سادگی، بسیار گیرا (Catchy) بود.
و جینگل پنج نتی کمپین مک دونالدز خلق شد
صبح روز بعد آهنگسازان به این نتیجه رسیدند که رمز کار، همین سادگی است و این ملودی کوتاه قرار است ذهنها را تسخیر کند. بدین ترتیب جینگِل 5نتی مشهور مکدونالدز خلق شد؛ ملودی که تا به گوش میرسید، ناخودآگاه پاسخ «I'm Lovin' It» را در ذهن طنینانداز میکرد.
باتوی در مصاحبهای اشاره کرد که کلید موفقیت این ملودی در سادگی و شاد بودن آن است؛ این که بدون نیاز به دانش موسیقی، همه میتوانند زمزمهاش کنند و احساس خوبی بگیرند. مکدونالدز با شنیدن این قطعه قانع شد که شعار جدید همراه با این ملودی، همان چیزی است که برند برای تحول نیاز دارد.
2. ملودی کمپین باید هوشمندانه معرفی میشد!
مکدونالدز میدانست که برای تثبیت این شعار و ملودی در دنیای پرسر و صدای رسانه، باید به دنبال رویکرد خلاقانهتری باشد. بنابراین، قبل از معرفی مستقیم جینگل در تبلیغات، تصمیم گرفت از این ملودی یک قطعه پاپ (موسیقی موردعلاقه عامه مردم) بسازد و رونمایی از آن بهعنوان پیام تبلیغاتی را به بعدتر موکول کند.
قرار بر این شد که استیو استوته (Steve Stoute، فعال شناختهشده صنعت موسیقی، در همکاری با مکدونالدز یک ترانه کامل رادیویی بر مبنای شعار «I'm Lovin' It» بسازد و آن را قبل از رونمایی تبلیغاتی توسط مکدونالدز، به آهنگ محبوب مردم تبدیل کند.
در آن زمان یکی از ستارگان بزرگ پاپ، جاستین تیمبرلیک (Justin Timberlake)، عضو گروه مشهور پرطرفدار NSYNC اولین آلبوم موسیقی سولو (انفرادی) خود را پس از جدایی از گروه منتشر کرده و به ستاره محبوب نسل جوان تبدیل شده بود.
همکاری با مگاستاره موسیقی پاپ؛ استراتژی جذب نسل جوان در I'm Lovin' It
مکدونالدز با پرداخت 6میلیون دلار به تیمبرلیک او را ترغیب کرد تا این آهنگ را اجرا کند. تیمبرلیک بههمراه فارل ویلیامز (Pharrell Williams) و چَد هیوگو (Chad Hugo) (اعضای گروه Neptunes و از تهیهکنندگان بزرگ موسیقی) ترانه «I'm Lovin' It» را ضبط کرد.
جالب اینجاست که متن ترانه هیچ اشارهای به مکدونالدز نمیکرد و تنها یک قطعه موسیقی پاپ خوشریتم بود که عبارت I'm Lovin' It قسمتی از آن بود. این قطعه در تابستان 2003 به صورت غیررسمی در رادیوها و اینترنت پخش و کمکم وایرال شد. چند ماه بعد در سپتامبر 2003، مکدونالدز در یک بیانیه رسمی خبر همکاری خود با جاستین تیمبرلیک را رسانهای کرد و این آهنگ تبدیل به جینگِل رسمی تبلیغات مکدونالدز شد.
در واقع استراتژی مکدونالدز در معکوسسازی تبلیغات سنتی، که قبل از نخستین تبلیغ تلویزیونی کمپین I'm lovin' it، ملودی آن توسط مردم شنیده و محبوب شده بود، بسیار هوشمندانه جواب داد.
آغاز تبلیغات رسمی کمپین i'm lovin' it
اولین موج رسمی تبلیغات کمپین «I'm Lovin' It» در پاییز 2003 بهصورت همزمان در سراسر جهان آغاز شد. مکدونالدز در 119 کشور حضور داشت و این اولین کمپین در تاریخ بازاریابی این برند بود که پیام واحدی برای همه این کشورها داشت.
شرکت برای اثرگذاری بیشتر، 5 تبلیغ تلویزیونی مختلف تولید کرد که هر کدام یک بخش از مخاطبان را هدف قرار میداد و در مجموع به 11 زبان دنیا دوبله و بومیسازی شد. جاستین تیمبرلیک حتی در تبلیغهای مخصوص آمریکا حضور کوتاهی داشت و صدای او روی تبلیغ شنیده میشد، در حالی که قسمت هیپهاپ آهنگ توسط گروه Clipse (متشکل از Pusha T و برادرش) اجرا شده بود.
ترکیب موسیقی پاپ و هیپهاپ، استراتژی مکدونالدز برای جذب جوانان 16 تا 30 سال و بهدستآوردن دل آنها بود.
ویژگیها و نقاط قوت کمپین i'm lovin' it
کمپین پرسروصدای i'm lovin' it ویژگیهایی داشت که احتمال شکست آن را کاهش میداد. این نقاط قوت را در ادامه بیشتر توضیح خواهیم داد.
1. وجه تمایز شعار کمپین با شعارهای پیشین برند
شعار «I'm Lovin' It» از نظر زبانی یک جمله بسیار ساده در زمان حال استمراری است که مستقیما از زبان خود مشتری بیان میشود. این اولین بار بود که مکدونالدز بهجای استفاده از عبارات متداول دومشخص یا جمع («شما لایقش هستید»، «ما این کار را برای شما انجام میدهیم» و…) در شعار خود از اولشخص مفرد استفاده کرد.
این تغییر ظریف باعث میشد هر کس شعار را میشنود، آن را به خود نسبت دهد؛ گویا خودش در حال گفتن «من دوستش دارم» است. این حس شخصیسازیشده، ارتباط عاطفی قویتری ایجاد میکند.
2. تمرکز بر عواطف مثبت و رضایتمندی مخاطب
بار معنایی شعار «عاشقشم» کاملا مثبت است و پیام شادی و رضایت را منتقل میکند. به علاوه، کلمهی «It» (اشاره به «آن») در شعار به شکل عامدانهای مبهم بوده و میتواند به هر چیزی تعبیر شود؛ از خود غذاهای مکدونالدز گرفته تا لحظه خوشی که در رستوران سپری میکنید. بدین ترتیب، شعار عملا تجربه کلی لذتبخش مکدونالدز را دربرمیگیرد، نه یک محصول یا ویژگی خاص.
3. ماندگاری ملودی ساده کمپین در خاطر جمعی
از منظر صوتی، جینگِل ۵نوتی این کمپین یک دارایی منحصربهفرد به شمار میآید. صوت «با دا با با باا» بهقدری ساده بود که بهراحتی در خاطره جمعی ثبت شد. این ملودی به امضای صوتی مکدونالدز در جهان تبدیل شد که، فراغ از زبان و فرهنگ، همه آن را تشخیص میدهند. توکیو یا تورنتو فرقی ندارد؛ وقتی این چند نوت شنیده شود، اکثر مردم فورا مکدونالدز را به یاد میآورند و شاید حتی بدون اختیار، زیر لب بگویند «I'm Lovin' It».
4. یک پیام واحد برای نقاط گوناگون دنیا
قدرت یگانگی پیام در عین فرامرزی بودن از نقاط قوت اصلی کمپین i'm lovin' it بود. مکدونالدز با این کمپین توانست چهره برند خود را در سراسر دنیا یکدست کند و برای اولین بار یک صدای واحد جهانی داشته باشد. همچنین، انعطافپذیری بالای ملودی و شعار کمپین تازگی خود را در تمام این سالها حفظ کرده است.
مزیت عبارت کوتاه «I'm Lovin' It» خنثیبودنش است که قابلیت ترکیبشدن با هر موضوعی را به آن میدهد؛ از معرفی برگر جدید، سالاد یا کمپینهای مسئولیت اجتماعی برند. شعار در همه این موارد بهراحتی جای میگیرد و پیام اصلی برند (لذت بردن از تجربه مکدونالدز) را تقویت میکند.
مکدونالدز طی 20 سال گذشته دهها نسخه متنوع از آهنگ خود را با حفظ همین پنج نوت ساخته است؛ از نسخههای پاپ و راک تا اجرا توسط مینونها (شخصیتهای انیمیشنی) در تبلیغات کودکان یا اجرای آکاپلای بازیگرانی مانند برایان کاکس در آگهیهای اخیر. این بهروزرسانیهای خلاقانه کمپین را در گذر زمان، آشنایی را با مخاطب حفظ کرده و از خستهکننده شدن آن برای مخاطب جلوگیری کرده است.
گستردگی و تاثیر کمپین من عاشقشم
کمپین «i'm lovin' it» در سال 2003 از آلمان کلید خورد و ظرف مدت کوتاهی به همهجای دنیا گسترش یافت. طبق گزارشها:
مکدونالدز در سال اول راهاندازی این کمپین حدود 1.37 میلیارد دلار صرف تبلیغات مرتبط با آن کرد. این رقم نجومی نشاندهنده تعهد و سرمایهگذاری عظیم شرکت روی موفقیت این برنامه بازاریابی بود و نتیجه قابلتوجهی به دنبال داشت؛ پس از شروع کمپین، روند نزولی فروش مکدونالدز متوقف و رشد دوباره فروش آغاز شد.
در بازار استرالیا (از اولین کشورهایی که کمپین در آن اجرایی شد) فروش مکدونالدز 7% افزایش یافت.
سال 2004 این کمپین در آمریکا به اوج خود رسید و فروش سالانه فروشگاههای مکدونالدز حدود 2% بالا رفت. شاید 2 درصد رشد چشمگیری به نظر نرسد، اما در بازار رقابتی فستفود آمریکا که سالها رشد منفی داشت، این رشد یک موفقیت مهم محسوب میشد.حتی جاستین تیمبرلیک در مصاحبهای ادعا کرد حضور او و این آهنگ باعث شده سهم بازار مکدونالدز 25% رشد کند (البته این رقم اغراقآمیز است، اما تاثیر مثبت کمپین بر تصویر برند را میرساند)
از منظر مالی در مقیاس کلان، درآمد سالیانه مکدونالدز از 15.4میلیارد دلار در سال 2002 به بیش از 23 میلیارد دلار در سال 2022 رسید.
علاوه بر رشد فروش، اثر فرهنگی و برندسازی این کمپین نیز قابلتوجه بود؛ شعار «عاشقشم» آنچنان رواج یافت که به بخشی از گفتگوهای روزمره تبدیل شد و جایزههای متعدد تبلیغاتی (از جمله جوایز معتبر Cannes Lions و Effie) را برای مکدونالدز به ارمغان آورد. بسیاری از مردم سراسر دنیا اکنون مکدونالدز را با همین جمله ساده به یاد میآورند و این نشان میدهد کمپین تا چه حد در تثبیت جایگاه برند موفق بوده است.
بدون شک عوامل متعددی در این رشد نقش داشتهاند (از تغییرات منو تا بهبود تجربه مشتری)، اما مدیران بازاریابی شرکت اذعان کردهاند که برنامه جامع «i'm lovin' it» یکی از مولفههای کلیدی در بازگرداندن کسبوکار به مسیر رشد بوده است. یکی از مدیران بازاریابی مکدونالدز ارزش این برنامه را یک «دارایی چند میلیارد دلاری» برای شرکت برشمرده است.
چالشها و نقدهای وارده به کمپین مکدونالدز
با وجود موفقیت چشمگیر i'm lovin' it، این کمپین نیز خالی از چالش و انتقاد نبود:
1. یکی از بزرگترین چالشها متقاعد کردن دفاتر مکدونالدز در کشورهای مختلف برای کنار گذاشتن شعارهای بومی و پذیرش یک شعار واحد جهانی بود. مقاومت اولیهای در بین برخی مدیران محلی وجود داشت؛ چراکه هر کشور سالها با روش و سبک خودش پیش رفته بود.
تیم مرکزی مکدونالدز اما با برگزاری جلسات جهانی و نشان دادن نتایج تحقیقات، آنها را مجاب کرد که «I'm Lovin' It» همان پیام متحدکنندهای است که شرکت نیاز دارد. به گفته آهنگسازان جینگل، جلسه اعلام نتایج رقابت آژانسها لحظهای دراماتیک بود. در سالنی با حضور 800 نفر از نمایندگان کشورها، تنها 20 نفر آلمانی حضور داشتند و وقتی طرحشان برنده اعلام شد، تنها خودشان نفر فریاد شادی سر دادند، در حالی که بقیه مبهوت بودند. گرچه در نهایت همه کشورها تن به این تصمیم دادند و امروز کسی در موفقیت آن تردیدی ندارد.
2. از سوی دیگر، در سالهای بعد برخی منتقدان حوزه سلامت اظهار داشتند که شعار «عاشقشم» تصویری دلپذیر و رویایی از فستفود ارائه میدهد و مخاطبان را نسبت به مضرات این نوع تغذیه بیتوجه میکند. مستند جنجالی Supersize Me در سال 2004 با حمله به مکدونالدز، این بحث را داغ کرد که آیا واقعا باید «عاشق» چنین غذاهایی بود یا نه.
مکدونالدز در پاسخ به این نگرانیها اقداماتی نظیر بهبود منو (افزودن سالاد، حذف سوپرسایز و…) انجام داد اما شعار مثبت خود را تغییر نداد. اتفاقا شاید همین نگاه خوشبینانه و احساسی کمپین بود که کمک کرد برند از طوفان انتقادات عبور کند؛ زیرا بهجای وارد شدن به مباحث منفی، همواره روی جنبههای شاد و خاطرهانگیز تاکید میکرد.
3. مکدونالدز در سال 2015 تلاش کرد شعار جدیدی الهامگرفته از «i'm lovin' it» معرفی کندو به دنبال آن، عبارت «Lovin’ Beats Hatin» (دوست داشتن بر تنفر میچربد) را در برخی تبلیغات به کار بردند تا پیام مثبتی علیه نفرتپراکنی در شبکههای اجتماعی بدهند. اما شعار جدید با واکنش منفی مخاطبان مواجه شد و در اینترنت مورد تمسخر قرار گرفت (خیلیها آن را سطحی و تصنعی دانستند).
در نهایت مکدونالدز از این تغییر مسیر عقبنشینی کرد و این اتفاق، نشان داد که شعار «I'm Lovin' It» آنچنان با هویت برند گره خورده است که تلاش برای جایگزینکردن آن ریسک بزرگی خواهد بود که اگر درست انجام نشود، نتیجه عکس میدهد.
i’m lovin’ it و حواشی پرسر و صدایش
یکی از حواشی جالبی که حول کمپین i'm lovin' it به وجود آمد، ادعای پوشا تی (Pusha T)، رپر آمریکایی درباره مالکیت معنوی جینگل بود. سالها بعد از شروع کمپین، پوشا تی ادعا کرد که شعر اصلی نسخه بلند «I'm Lovin' It» را نوشته و او خالق واقعی این ترانه است. این موضوع در رسانهها وایرال شد، اما آهنگسازان Mona Davis ادعای او را رد و تاکید کردند که پوشا تی در ساخت ملودی پنجنتی نقشی نداشته است.
به هر حال، پوشا تی از اینکه سهمی در درآمد هنگفت جینگِل مکدونالدز نداشت ابراز نارضایتی کرد و در اقدامی تلافیجویانه، آهنگ تبلیغاتی رقیب مکدونالدز (Arby’s) را خواند و در آن منوی فیلهماهی مکدونالدز را به باد انتقاد گرفت. این ماجرا با آنکه از حواشی بیاهمیت به شمار میرفت، بهنوعی نشان از شهرت و ارزش جینگِل مکدونالدز داشت که درگیری بر سر مالکیت آن بهسرعت خبرساز میشد.
دستاوردها و ارزشهای کمپین برای برند مکدونالدز
کمپین «من عاشقشم» نقش یک نجاتدهنده را برای برند مکدونالدز ایفا کرد. در زمانی که شرکت از نظر محبوبیت و ارتباط با نسل جوان دچار بحران شده بود، این شعار و رویکرد تازه مانند جانی دوباره به پیکر ضعیف برند داد. چند دستاورد کلیدی این کمپین برای مکدونالدز عبارتاند از:
افزایش ارتباط عاطفی با مشتریان
مکدونالدز بهجای شعارهای صرفا تبلیغاتی، احساسات مثبت مشتری را مستقیما هدف قرار داد. این کمپین به مشتریان یادآوری کرد که مکدونالدز فقط یک فروشنده برگر نیست، بلکه همراه لحظات خوش زندگی است. بسیاری از مردم با شنیدن این شعار به یاد خاطرات کودکی، تفریح با دوستان یا یک استراحت لذتبخش در نیمه روز میافتند. چنین پیوندهای احساسی، وفاداری به برند را تقویت کرده و فراتر از دلایل منطقی، نوعی دلبستگی ذهنی ایجاد میکند.
یکپارچگی برند در سطح جهانی
داشتن یک پیام ثابت جهانی «I'm Lovin' It» در جهان به عنصر ثابت تمام تبلیغات مکدونالدز تبدیل شد؛ از تبلیغهای آمریکا تا بیلبوردهای آسیا و این برای یک شرکت چندملیتی مانند مکدونالدز بسیار ارزشمند است. این یکپارچگی هویت برند مکدونالدز را منسجمتر کرد؛ چنانکه شنیدن نام مکدونالدز در هر کجای جهان، همان ملودی و مفهوم را در ذهن تداعی کند. علاوه بر این، کارکنان و فرانچایزهای مکدونالدز نیز با داشتن یک شعار مشترک جهانی، احساس اتحاد و غرور سازمانی بیشتری پیدا کردند.
تمایز از رقبا و ماندگاری در ذهنها
در صنعت فستفود رقبا به سرعت پیامهای جدید میدهند و شعارشان را عوض میکنند، اما مکدونالدز با حفظ 20ساله یک شعار، عملا رقبا را از این نظر پشت سر گذاشته است. هر شعار جدید تبلیغاتی از سوی رقبا، در سایه حضور مداوم «I'm Lovin' It» کمرنگ به نظر میرسد. این کمپین چنان جایگاه مکدونالدز را در ذهن مصرفکنندگان تثبیت کرده است که رقبا بهسختی میتوانند آن را تصاحب کنند.
زبان مشترک با نسل جدید
مکدونالدز با تمرکز بر موسیقی هیپهاپ و همکاری با هنرمندان پاپ، زبان مشترکی با نسل جوان پیدا کرد. این رویکرد برند نشان داد که مکدونالدز پویا و جوانپسند بوده و آماده است برای ارتباط بهتر با مخاطب جوان، با ترندهای روز (موسیقی روز، شبکههای اجتماعی و…) همراه شود. این رویکرد برای آینده برند بسیار حیاتی بود، چراکه مشتریان وفادار نسل قبل سالخوردهتر میشدند و برند نیاز داشت مخاطب نسل جدید را جذب کند.
در مجموع، کمپین «i'm lovin' it» مکدونالدز نمونهای الهامبخش از یک ریبرندینگ و بازاریابی موفق است که نشان داد اگر یک ایده ساده با اجرای درست و سرمایهگذاری کافی همراه شود، میتواند شرکتی را از قعر بحران دوباره به اوج برساند. این کمپین مصداق جمله «در سادگی قدرتی نهفته است» بود؛ 3 کلمه ساده و پنج نت موسیقی در کنار هم به یکی از قدرتمندترین شعارهای تاریخ تبلیغات تبدیل شد و ارزشی میلیارد دلاری برای برند خلق کرد.
نظر شما درباره کمپین i'm lovin' it مکدونالدز چیست؟
کمپین «من عاشقشم» مکدونالدز (i'm lovin' it) بیشک یکی از ماندگارترین و موفقترین کمپینهای تاریخ بازاریابی است. کمپینی که توانست در دورهای بحرانی، روح تازهای در بطن مکدونالدز بدمد و ارتباط عاطفی عمیقی با نسلهای مختلف ایجاد کند. این کمپین نشان داد که یک پیام تبلیغاتی اگر برخاسته از بینش واقعی نسبت به احساسات مشتریان باشد و با خلاقیت در اجرا همراه شود، میتواند فراتر از یک شعار عمل کند و به بخشی از فرهنگ عام تبدیل شود. امروز پس از دو دهه، هنوز هم طنین «ba da ba ba baa» در گوش میلیونها نفر زنده است و شنیدنش لبخند بر لبشان میآورد. در دورههای برندینگ مدرسه عالی مهارتی کسبوکار آزاد میتوانید تازهترین اصول برندسازی و بازاریابی را برای ایجاد تحول در بازار کسبوکار ایران فراگیرید.